در این مقاله ما به بررسی سوگیریهای ذهنی موثر بر تصمیمات معاملهگری که یکی از شاخههای روانشناسی معاملهگری است، میپردازیم.
انسان گمان میکند تمام تصمیمات زندگیاش را آگاهانه میگیرد، در واقع بسیاری از تصمیمات ما بهصورت کاملاً ناآگاهانه است، مغز ناخودآگاه قبل از هوشیاری آگاهانه انسان وارد عمل میشود.
توانایی ناخودآگاه مغز در بسیاری از موقعیتها به نفع ما است مثلاً ما هنگام رانندگی بهراحتی میتوانیم حرف بزنیم در همان حال تمام اعضای بدن وظیفه خودشان را انجام میدهند، اما گاهی فعالیتهای ناخودآگاه مغز مشکلاتی را در تصمیمات معاملهگری ما ایجاد میکند.
در ادامه به بررسی 16 سوگیری ذهنی که تصمیمات معاملهگری را تحت تأثیر قرار میدهد، میپردازیم.
1- خطای دسترسی در تصمیمات معاملهگری
انسان احتمال یک رویداد را بر اساس سهولت به یاد آوردن آن تخمین می زند مثلاً وقتی خبر یک تصادف را میشنوید احتمال بیشتری میدهید شما نیز تصادف کنید، این خطای ذهنی در تصمیمات معاملهگری نیز تأثیر گذار است.
معاملهگران تأثیری بیشتری از معاملات اخیرشان میگیرند و اجازه میدهند نتایج بهدستآمده از معاملات اخیر در تصمیمات معاملهگری جدید اثر میگذارد.
مثلاً اگر در چندین معامله اخیر موفق بوده باشند احتمال بیشتری میدهند که در معاملات آینده نیز موفق باشند، عکس این موضوع نیز صادق است.
2- اثر رقیقسازی
در خطای اثر رقیقسازی دادههای بیربط، دادههای مهم را تحت تأثیر قرار میدهد.
در معاملات نیز استفاده بیشازاندازه از ابزارهای تحلیلی یا نظرات افراد مختلف باعث تضعیف محرکهای اصلی تصمیمگیری میشود.
معاملهگران بهتر است از یک استراتژی خاص خود استفاده کنند و پایبند به تحلیل خود باشند.
3- سفسطهی قماربازی
سفسطه قمار بازی یکی دیگر از خطاهای رایج در تصمیمات معاملهگری است در این خطای ذهنی احتمال یک رخ داد تصادفی به وقایع گذشته ربط داده میشود.
در بازار سرمایه نیز معاملهگر بعد از سه معامله زیان ده، احتمال سودده بودن معامله چهارم را بیشتر میداند درحالیکه معاملات گذشته هیچ تأثیری در معاملات کنونی ندارد.

4- لنگر انداختن
در خطای ذهنی لنگر انداختن فرد به اطلاعات اولیه اهمیت بیشتری میدهد در واقع اطلاعات اولیه در ذهن انسان لنگر میاندازد، این سوگیری ذهنی تاثیر فراوانی بر تصمیمات معاملهگری دارد.
معاملهگران نیز هنگام ورود به معامله، کل چارت و تحلیلهای خود را بر مبنای قیمت ورود تنظیم میکنند و توجهی به تصویر کلی بازار ندارند.
5- عدم حساسیت بهاندازه نمونه
در خطای عدم حساسیت بهاندازه نمونه، معاملهگران بعد از چند معامله زیان ده به استراتژی معاملاتیشان شک میکنند و درصدد تغییر استراتژی معاملاتی خود برمیآیند، در حالیکه ممکن است بعد از چند شکست پیدرپی معاملهگر به پیروزی برسد، شما باید برآیند تمامی معاملات خود را در نظر داشته باشید.
6- ذهنیت واگیر (مسری)
ذهنیت مسری یکی دیگر از سوگیریهای ذهنی موثر بر تصمیمات معاملهگری است.
اگر معاملهگران دریک بازاری چون بازار بورس ایران دچار شکست شوند دیگر به سراغ این بازار نخواهند آمد حتی اگر شکست ناشی از خطای خود معاملهگران باشند.
معاملهگران به هنگام ورود به بازار بورس باید مدیریت سرمایه را رعایت کنند تا دچار شکست در بازار نشوند.
7- ادراک
معاملهگران حین معامله حتی بعد از اتمام معامله شاید متوجه خطاهای خود نباشند اما بعد از گذشت یک بازهی زمانی مشخص معاملهگران با مرور معاملات گذشته خود به اشتباهاتشان پی میبرند و به نتایج بسیار متفاوتتری میرسند.
8- سفسطهی دست داغ
در این سوگیری ذهنی وقتی معاملهگران در چندین معامله پیدرپی موفق میشوند، گمان میکند جهت بازار را تشخیص دادهاند و معاملهگری یک امر آسان و قابل پیشبینی است.هرگز با چند معامله زیان ده احساس شکست و با چند معامله سود ده احساس پیروزی نکنید مهم برآیند معاملات شما است که در سود باشد.
9- قانون اوج کار
قانون اوج کار یکی دیگر از سوگیریهای ذهنی مؤثر در تصمیمات معاملهگری است، در این سوگیری افراد نسبت به یک رویداد بر مبنای احساسشان در اوج آن رویداد قضاوت میکند.
معاملهگران به معاملات زیان ده خود نگاه میکنند و حسرت سودهایی که میتوانستند بهدست آورند را میخورند درحالیکه مشکل بزرگتر را که زیان موجود معامله است را نادیده میگیرند.
10- ذهنیت شبیهساز
یکی از آزاردهندهترین اتفاقاتی که برای هر معاملهگری میتواند رخ دهد از دست دادن سود معاملهای با اختلاف بسیارکم است، برای مثال ما حد سود خود را قیمت 120 قرار دادهاید اما معامله از قیمت 118 روند نزولی به خود میگیرد، از دست دادن این سود بسیار آزاردهنده از مدلهای دیگر است.
11- دلیل اجتماعی
در این سوگیری ذهنی وقتی معاملهگر به جمعبندی خاصی در مورد معامله خود نرسد تحت تأثیر نظرات سایر معاملهگران قرار خواهد گرفت حتی اگر دیگران راهبُرد معاملاتی متفاوتی داشته باشند.
12- چارچوب سازی
در تأثیر سوگیری ذهنی، چارچوب سازی بر تصمیمات معاملهگری میتوان گفت که معاملهگران وقتی به حد سود نسبی میرسند، اقدام به بستن معامله میکنند حتی اگر احتمال یک سود بزرگتر را بدهند.
درواقع ارزش سود موجود فعلی از سود بزرگتر در آینده بیشتر است.
13- غرق شدن
افراد در سوگیری غرق شدن حتی اگر متوجه شوند کاری که انجام میدهند، نادرست است به دلیل صرف هزینه زمانی و پولی باز به آن کار ادامه خواهند داد.
در بسیاری از پروژههای سازمانی نیز سازمان بهکار غلط خود ادامه میدهد زیرا عقیده دارد پروژه مدنظر هزینهی هنگفتی برای سازمان دارد.

اغلب معاملهگران نیز به معاملات زیان ده خود میافزایند حتی اگر دلیل منطقی و تحلیلی برای این کار نباشد.
14- تأیید و تصدیق
معاملهگران دنبال اطلاعات و نظراتی هستند که تحلیلشان را تأیید کند، آنها اطلاعاتی که خلاف نظر و تحلیلشان باشد را رد میکنند.
15- اعتماد بیشازحد
افراد در انجام کارها برخلاف سطح مهارتیشان از اعتمادبهنفس بیشتری برخوردارند.
مثلاً معاملهگران زمانی که معاملاتشان ناموفق است، باخت را تقصیر خود نمیدانند، معاملهگران هنگام باخت تأثیر عوامل محیطی را بیشتر از عوامل درونی خود و هنگام برد تأثیر عوامل درونی را بیشتر از عوامل بیرونی اثرگذار میدانند.
16- درک انتخابی
معاملهگران بهراحتی خطاهای خود را که منجر به ضرر و زیانهای سنگین شده است را فراموش میکنند، برای جلوگیری از این سوگیری ذهنی بهتر است اشتباهات خود را یادداشت کرده و قبل از معامله مطالعه کنید تا اشتباهات گذشتهتان را تکرار نکنید.