در این مقاله الگوی برگشت روند ماژور را آموزش می دهیم. این الگو یکی از الگو های برگشتی در فارکس و پرایس اکشن می باشد. با مشاهده ، موقعیت و تحلیل و بررسی این الگو ها می توان برگشت و تغییر روند در بازار های مالی را تشخیص داده و معاملات سودآوری داشت.

الگوی برگشت روند ماژور درس 16 از آموزش پرایس اکشن به سبک البروکس می باشد. این دوره توسط وبسایت ایتسکا به صورت کاملا رایگان و به زبان فارسی برای یادگیری بهتر شما عزیزان ایجاد شده است. برای یادگیری مابقی الگو های برگشتی ، روی لینک بالا کلیک کرده و از قسمت لیست درس ها، روی الگوی برگشتی مورد نظرتان کلیک کنید.
آموزش الگوی برگشت روند ماژور
در درس الگو های برگشتی بیان کرده ایم ، اکثر الگو های برگشتی همان روند رنج هستند. هنگام برگشت روند ، روند بازار تغییر کرده و بازار در جهت مخالف حرکت می کند. یعنی در برگشت روند ، روند نزولی تبدیل به صعودی و روند صعودی تبدیل به روند نزولی خواهد شد.
روند مخالف اغلب به اندازه کافی ادامه دار بوده تا تریدر ها بتوانند معاملات سوئینگ انجام دهند. اکثر مواقع بعد از تغییر روند ، شاهد یک روند رنج بزرگ در بازار هستیم. گاهی اوقات نیز بازار در جهت مخالف روند اصلی به حرکت خود ادامه می دهد.
مراحل برگشت روند ماژور
- باید یک پولبک وجود داشته باشد که باعث شکست خط روند شود. یعنی کانال شکسته شود.
- پولبک اندیکاتور میانگین متحرک را تست کند. بهتر است از مویینگ اوریج بالاتر برود.
- روند ادامه داشته باشد.
- زمانی که در بازار مثلا صعودی بازار بالا می رود و به اکستریم می رسد ، انتظار می رود یک پولبک دیگر شکل بگیرد.
- این پولبک به برگشت روند تبدیل خواهد شد.
اکثر برگشت ها به روند رنج تبدیل می شوند.
برای مثال به شکل زیر توجه کنید.

در شکل بالا برگشت روند ماژور را می بینید. خط روند نزولی شکسته شده و روند صعودی آغاز شده است و روند صعودی در انتها تبدیل به روند رنج شده است. چون شکست های نزولی و صعودی اولیه به حد کافی بزرگ هستند ، می توانیم سوئینگ کنیم و در روند های رنج بعدی بهتر است اسکالپینگ داشته باشیم.
تایید برگشت روند
الگوی برگشت روند ماژور ، تضمینی برای شروع روند جدید مخالف ندارد. ستاپ ایجاد کننده روند جدید خواهد بود.
برای تایید برگشت روند از صعودی به نزولی ، اولا باید کانال در جهت نزولی شکسته شود. ثانیا مجموعه ای از سقف ها و کف های پایین تر ایجاد شوند.
برای تایید برگشت روند از نزولی به صعودی نیز، اولا باید کانال در جهت صعودی شکسته شود. ثانیا مجموعه ای از سقف ها و کف های بالاتر ایجاد شوند.
الگوی mtr چیست؟ (برگشت روند ماژور)
اگر به اسم این الگو توجه کنید شاید احساس کنید کلمه ماژور (اصلی) باعث شده است الگوی mtr مهم ترین الگوی برگشتی باشد. در حالی که این طور نیست.
الگوی برگشت روند ماژور MTR تنها یکی از انواع الگو های برگشتی است و کلمه ماژور فقط نام این الگو بوده و اهمیت آن در مقایسه با سایر الگو ها که در ادامه بررسی کرده ایم ، یکسان می باشد و اصلی ترین الگوی برگشت روند نمی باشد.
هنگام مشاهده الگوی mtr قطعا برگشت روند نداریم. بلکه یک ستاپ معاملاتی می باشد. این الگو به تریدر ها این امکان را می دهد ، زود تر و قبل از تایید برگشت وارد شوند. با وارد شدن سریع می توان ریسک کم و سود بیشتری کسب کرد.
همیشه میان ریسک-سود و احتمال رابطه معکوس وجود دارد. یعنی زمانی که می خواهیم با ریسک کمتر به سود بیشتری دست یابیم احتمال موفقیت در معامله کمتر می شود.
احتمال موفقیت در اکثر الگو های برگشتی بین 40 تا 60 درصد می باشد.
الگوی mtr یک ستاپ فوق العاده است. این الگو یک ستاپ عالی برای افراد مبتدی و حرفه ای می باشد.
مزایای الگوی برگشت روند ماژور
- این ستاپ بهترین معادله تریدر ها می باشد.
- بازدهی حداقل دو برابر ریسک می باشد.
- این ستاپ رواج بیشتری دارد. یعنی اگر در این الگو مهارت پیدا کنید می توانید از آن در معاملات خود استفاده کرده و درآمد داشته باشید. به عنوان مثال در تایم فریم 5 دقیقه ای حداقل یک MTR در طول یک روز شکل می گیرد.
- تشخیص سریع تر ستاپ : می توان چند کندل سریع تر شکل گیری MTR را تشخیص دهید. و زمان کافی برای بررسی ستاپ وجود دارد.
- مدیریت الگوی mtr نسبت به سایر الگو ها راحت تر می باشد. زیرا به فکر کمتری نیاز داشته و با چند قاعده ساده قابل مدیریت می باشد.
معایب الگوی برگشت روند ماژور MTR
- با وجود بازدهی بالا احتمال موفقیت این ستاپ فقط 40 درصد می باشد.
- 60 درصد معاملات ضرر داشته و یا سود کمتری دارند.
- امکان توقف سریع تر معامله وجود دارد.
مدیریت معاملات در برگشت روند ماژور
مدیریت معاملات نسبت به اکثر معاملات ساده تر می باشد.
- اولین حد ضرر را بالای کندل سیگنال قرار دهید.
- زمانی که بازدهی دو برابر ریسک شود ، می توانید نیمی از معامله را ببندید. سپس حد ضرر را در نقطه سر به سر قرار دهید.
- صبر کنید تا برگشت در جهت مخالف رخ دهد.
- تا آخر روز صبر کنید.
احتمال موفقیت الگوی mtr
احتمال موفقیت الگوی mtr 40 تا 50 درصد بوده و بازدهی دو برابر ریسک و حتی بیشتر از آن می باشد. اگر احتمال موفقیت معامله بیشتر باشد ، بازدهی کمتر و یا ریسک بالاتری خواهیم داشت.
احتمال موفقیت در برگشت روند ماژور
احتمال موفقیت در الگوی برگشت روند ماژور 40 درصد می باشد. در این حالت باید ببینیم چطور می توان با این احتمال کم به درآمد رسید.
بازدهی دو برابر ریسک می باشد. به عنوان مثال در یک معامله اگر 2 پوینت ریسک کنیم ، 4 پونت بازدهی داریم.
اگر این معامله را 10 بار انجام دهیم و 40 درصد احتمال موفقیت داشته باشیم ، پس 4 معامله سود آور داشته و هر کدام 4 پوینت بازدهی دارند. پس بازدهی 16 پونت خواهد بود.
4*4=16
در بدترین حالت با 10 بار معامله 6 معامله زیان ده داریم که هر کدام 2 پونت ضرر می دهند. پس 12 پونت ضرر خواهیم کرد.
2*6=12
پس سود خالص برابر خواهد بود با 16-12=4
و معادله تریدر سودآور خواهد بود.
بررسی برگشت روند ماژور
میزان سود الگوی mtr حتی از این محاسبات بیشتر خواهد بود. چون اغلب اوقات قبل از آنکه 2 پوینت ضرر کنیم ، از معامله خارج می شویم. یعنی قرار نیست همیشه در 6 معامله ضرر کنیم. در برخی از این 6 معامله یا سر به سر شده و یا سود کوچکی به دست می آوریم.
احتمال موفقیت در برگشت روند ماژور نیز معمولا کمی بیشتر از 40 درصد می باشد. یعنی حدود 45 تا 50 درصد. گاهی اوقات معاملات سودآور از 4 پوینت نیز بیشتر می باشد. و این موارد باعث می شود سود کلی از 4 پوینت بیشتر باشد.
نحوه معامله در برگشت روند ماژور MTR
بعد از هر تغییر بزرگ مانند شکست ، کلایمکس و یا برگشت روند ماژور ، حداقل هدف برابر است با 10 کندل و دو گام در جهت مخالف.
به عنوان مثال فرض کنیم یک روند نزولی داریم و در کف نیز یک برگشت روند ماژور ایجاد شده است. آنگاه حداقل به اندازه 2 گام و 10 کندل در جهت صعودی قرار دارد. و اگر الگوی برگشت روند ماژور از حالت عادی بزرگتر باشد ، آنگاه احتمالا بیش از 10 کندل صعودی خواهیم داشت. چون اگر الگو بزرگ باشد ، ممکن است 30 الی 40 کندل را در خود جای دهد.
آنکاه احتمالا در چارت تایم فریم 15 دقیقه ای الگوی برگشت روند ماژور را خواهیم دید. و در چارت 15m 10 کندل صعودی می بینید. و 30 کندل صعودی در تایم فریم 5 دقیقه ای داریم.
ستاپ برگشت روند ماژور
ستاپ برگشت روند ماژور از دو عنصر تشکیل شده است.
- محل قرارگیری : باید بازگشت در مکان مناسبی رخ دهد.
- کندل سیگنال
به عنوان مثال فرض کنید یک روند صعودی داریم. برای تایید الگوی mtr باید کف خط روند شکسته شود. یعنی کانال صعودی شکسته شود.
از طرف دیگر باید میانگین متحرک نیز تست شود. البته همیشه این گونه نیست. اما اکثر اوقات حرکت نزولی به اندازه کافی بزرگ بوده و به میانگین متحرک برخورد کرده و از آن پایین تر می رود.
حرکت صعودی باید ادامه داشته باشد. پس زمانی که بازار از سقف قبلی خود بالاتر می رود ، آنگاه به یک کندل سیگنال نزولی قوی نیاز داریم.
پس در کل باید هم مکان قرار گیری الگو مناسب باشد و هم کندل سیگنال مناسبی داشته باشیم.
الگوی برگشت روند ماژور در سقف
الگوی mtr در سقف نوعی از الگوی سقف دوقلو است.
- Higher High (HH) : سقف دوم کمی بالاتر از سقف اولی می باشد.
- Double Top (DT) : دو سقف هم اندازه هستند.
- Lower High (LH) : سقف دوم کمی پایین تر از سقف اولی می باشد.
در الگوی سقف دو قلو سقف دوم می تواند کمی پایین تر و یا بالاتر از از سقف اول قرار گیرد. یعنی بازار در حال تست کردن سقف در روند صعودی است. بازار باید تصمیم بگیرد که می خواهد به ادامه روند خود ادامه دهد و یا برگردد.
الگوی برگشت روند ماژور در کف
الگوی برگشت روند ماژور در کف نوعی از الگوی کف دوقلو است.
- Lower Low (LL) : کف دوم کمی پایین تر از کف اول قرار دارد.
- Double Bottom (DB) : دو کف هم اندازه هستند.
- Higher Low (HL) : کف دوم کمی پاین تر از کف اول قرار دارد.
الگوی mtr در کف نوعی الگوی کف دوقلو است. حال ممکن است کف دوم کمی بالاتر و یا پایین تر از کف اول قرار گیرد. یعنی بازار در حال تست کردن کف در روند نزولی است که آیا به روند نزولی خود ادامه دهد و یا برگردد.
برای مثال شکل زیر را در نظر بگیرید.

در این شکل الگوی سقف دوقلو و برگشت روند ماژور را می بینید. خط روند صعودی شکسته و میانگین متحرک تست شده است. بعد از یک روند رنج کوتاه روند صعودی ادامه پیدا کرده ولی زیاد دوام نیاورده است. پس بهتر است زمانی که بازار می خواهد سقف قبلی را تست کند ، باید به دنبال فروش بود.
با مشاهده کندل های فروش قوی در انتهای روند صعودی می توان به فشار فروش و تشخیص زود هنکام برگشت روند پی برد و تصمیمات بهتری گرفت.
الگوی برگشت روند ماژور در سقف
زمانی که الگوی برگشت روند ماژور در سقف شکل می گیرد ، آنگاه روند صعودی به روند نزولی تبدیل خواهد شد. در این حالت با شکل گرفتن یک روند نزولی خط روند صعودی شکسته خواهد شد.
حرکت نزولی ایجاد شده باید تا رسیدن به اندیکاتور میانگین متحرک پیش برود که نشان دهنده فشار فروش در بازار می باشد.
زمانی که یک روند صعودی قوی داشته باشیم ، بل از شروع روند نزولی باید خط روند صعودی را رسم کرد. تا بدانیم قبل از شروع روند نزولی الگوی برگشت روند ماژور را داریم.
اگر بعد از شکست کف کانال صعودی ، روند صعودی ادامه پیدا کند و سقف قبلی را تست کند و بعد نزولی شود ، آنگاه آن برگشت روند ماژور است. حال این سقف ممکن است برابر ، پایین تر و یا بالاتر از سقف قبلی خود باشد.
اگر در برگشت روند ، سقف بالاتر و یا دوقلو داشته باشیم ، آنگاه بعد از آن برگشت روند ماژور با سقف پایین تر خواهیم داشت.
زمانی که کندلی با گپ (شکاف) با فاصله از میانگین متحرک قرار گیرد ، یعنی کندلی که سقف آن در زیر میانگین متحرک قرار گرفته باشد ؛ معمولا این حالت آخرین گام در روند صعودی بوده و بعد از آن فقط یک گام صعودی خواهیم داشت که می خواهد سقف روند صعودی را تست کند. و بعد از آن برگشت به روند نزولی آغاز خواهد شد.
به عنوان مثال در شکل زیر ابتدا یک روند صعودی داریم. و یک شکست نزولی قوی در قسمت مشخص شده رخ داده است.

و بعد از شکست با تعدا زیاد کندل های قرمز می توان فهمید فشار فروش در حال افزایش است. بعد از این شکست سقف های جدیدی می بینید که ما آنها را الگوی سقف دوقلو می نامیم. در قسمت مشخص شده شاهد گپ قیمتی در بازار بوده و بعد از آن بازار نزولی شده است. ما باید یک تیک پایین تر از آخرین کندل قبل از گپ بفروشیم. گپ نیز با شکاف از میانگین متحرک قرار گرفته است.
الگوی برگشت روند ماژور در کف
زمانی که الگوی برگشت روند ماژور در کف تشکیل شده است ، یعنی روند نزولی در حال تبدیل شدن به روند صعودی است. پس در ابتدا یک روند نزولی داریم . در انتها این روند به سمت صعودی شکسته می شود. این حرکت صعودی ادامه پیدا کرده و به میانگین متحرک می رسد.
هر چه سرعت حرکت صعودی بیشتر باشد و کف ها قیمت ها را لمس کنند ، احتمال برگشت روند بیشتر خواهد بود. در این حالت حرکت صعودی نشان از فشار خرید دارد. مثلا چند کندل صعودی بزرگ و یا 10 کندل صعودی ضعیف متوالی نشان از فشار خرید و تغییر روند از نزولی به صعودی دارد.
پس زمانی که بازار مجددا کف ها را تست می کند ، آنکاه یا بازار در روند رنج قرار دارد و یا اینکه الگوی برگشت روند ماژور را داریم که نشان می دهد بازار در حال برگشت است.
زمانی که روند نزولی قوی داریم ، ابتدا باید خط روند نزولی را رسم کنید. با رسم این خط روند یادآور می شویم ، ممکن است بعد از شکست خط روند ، الگوی برگشت روند ماژور ایجاد شود.
پس زمانی که بازار خط روند را به سمت بالا می کشد ، بعد برگشته تا کف را تست کند ، مجدد به سمت بالا برگشته و دوباره برای تست کف به پایین می آید ، در این حالت ستاپ برگشت روند ماژور را داریم.
این یک الگوی کف دوقلو است که کف ها می توانند هم اندازه ، بلند تر و یا کوتاه تر از کندل های قبلی خود باشد.
اگر در الگوی mtr کف پایین تر و یا کف دوقلو داشته باشیم ، معمولا بعد از آن سقف بالاتری خواهیم داشت.
به عنوان مثال فرض کنید در یک روند نزولی ، خط روند شکسته شده و بازار تا میانگین متحرک افزایش یافته و کف کندل بالاتر از آن قرار می گیرد. یعنی بین کف کندل و میانگین متحرک گپ وجود دارد. در این شرایط معمولا آخرین گام نزولی در حال شکل گرفتن می باشد . و بازار بعد از اینکه به کف رسید باید دنبال حرکت صعودی بود.

در شکل بالا کانال روند نزولی را رسم کرده ایم . این کانال شکسته شده و بعد از شکست کندل های متوالی سبز رنگ را می بینید. بعد از شکست شاهد شکاف میان کف کندل ها و میانگین متحرک هستیم که نشان از تغییر روند بازار از نزولی به صعودی است.
مثلث های باز شونده=الگوی برگشت روند ماژور
مثلث های باز شونده همان الگوی mtr هستند. در برگشت روند ماژور گاهی اوقات گام هایی که ایجاد می شوند به اندازه کافی قوی نمی باشند. و گام های مثلث خط روند را شکسته و به میانگین متحرک نزدیک می شوند. پس هر رمان مثلث باز شونده دیدید ، ان را مانند الگوی برگشت روند در نظر گرفته و مانند آن معامله کنید.

در ضلع پایین مثلث 3 گام نزولی خوب داریم. مثلث باز شونده را می توان به روش های مختلفی رسم کرد . من در این قسمت از نمودار فقط یک مورد را رسم کرده ام و شما می توانید با کندل های دیگر و خطوط متفاوتی آن را رسم کنید.
برگشت های ناموفق
اکثر تلاش ها برای برگشت به شکست منهتی شده و فقط یک اصلاح در نمودار ایجاد می کنند. از بین الگو های برگشتی ، الگوی سر و شانه فریبنده ترین آنها می باشد. در بسیاری از موارد شاید در نمودار الگوی سر و شانه ببینید و بگویید احتمالا بازار برگردد. در حالی که اینطور نیست.
در بسیاری از موارد الگوی سر و شانه سقف همان پرچم صعودی و الگوی سر و شانه کف همان پرچم نزولی می باشد. گاهی اوقات هم (40 درصد و حتی کمتر) برگشت روی می دهد.
حد ضرر در الگوی برگشت روند ماژور
مقدار دقیق و مشخصی نمی توان برای حد ضرر مشخص کرد و با توجه روحیه و استراتژی افراد متفاوت است. هنگام قرار دادن حد ضرر فقط باید به این نکته توجه کنید که مقدار پولی را که در ریسک قرار می دهید ، با آن احساس راحتی کنید و میزان سرمایه در ریسک شما بر معامله و تصمیم گیری شما تاثیری نداشته باشد.
اگر با مقدار پولی که آن را درگیر ریسک می کنید ، راحت نیستید ، با حجم کمتری معامله کنید. یعنی به سرعت حجم پوزیشن خود را نصف کنید. اگر نگران از دادن پولتان باشید احساسات بر معاملات شما تاثیر گذاشته و ضرر خواهید کرد.
همیشه گفته ایم باید مانند برنامه های معاملاتی ترید کنید. احساسات تاثیری بر این برنامه های کامپیوتری ندارند. به این دلیل آنها سودآور هستند.
برای مثال فرض کنید معامله ای داریم و محبور شدیم حد ضرر را 3 برابر حالت عادی دور تر قرار دهیم ، آنگاه حجم معملاتی خود را به یک سوم و یا یک چهارم کاهش دهید.
پس اگر حد ضررتان 3 برابر بیشتر باشد باید بازدهی شما نیز 3 و یا 4 برابر حالت عادی باشد.
بازدهی سیگنال برگشت روند ماژور
اکثر مواقع سیگنال برگشت روند ماژور باعث ضرر و یا سود های کوچکی می شود. احتمال کسب سود های خوب معمولا کمتر از 50 درصد می باشد. پس برای گرفتن سود های خوب از بازار بهتر است برگشت های بازار را نیز معامله کرده و سود کنید.
پس می توانید در این الگو سوئینگ کرده و درآمد داشته باشید. یعنی بازدهی شما باید دو برابر ریسک باشد.
قانون اصلی در تمامی معاملات
در تمامی معاملات بازار های مالی باید همیشه مطمئن شوید بازدهی شما کمتر از ریسک نباشد. اگر بازدهی کمتر از ریسک بود آن معامله را انجام ندهید. اگر این قانون را رعایت کنید در 80 الی 90 درصد مواقع سودآور عمل خواهید کرد.
تعدا بسیار کمی تز تریدر ها این قانون را رعایت کرده و در بازار های مالی سودآوری دارند. در بازار ها و نمودار ها به دنبال موقعیت ها و سود های خوبی بگردید. و همیشه تلاش کنید میزان بازدهی دو برابر ریسک باشد.
نحوه قرار دادن حد ضرر در برگشت روند ماژور
اگر روند بازار نزولی است و شاهد الگوی mtr بوده و می خواهید در کف بخرید و از صعودی بازار سود کنید ، حد ضرر خود را در پایین کندل سیگنال قرار دهید.
اگر روند بازار صعودی است و شاهد الگوی برگشت روند ماژور بوده و می خواهید در سقف بفروشید و از افت بازار سود کنید ، حد ضرر خود را در بالای کندل سیگنال قرار دهید.
اگر کندل سیگنال بزرگ بوده و باعث بزرگ شدن حد ضرر شما شود و شما نمی خواهید تا این حد ریسک کنید ، آنگاه حد ضرر خود را تا نصف کندل سیگنال پایین بیاورید.
حتی متوانید حد ضرر خود را با توجه به سرمایه خود و بدون در نظر گرفتن پرایس اکشن مقدار ثابت و مشخصی قرار دهید.

برای مثال در شکل بالا برگشت روند ماژور در کف رخ داده و می توانید حد ضرر خود را در نقطه A و یا B در نظر بگیرید.
الگوی MTR یا الگوی برگشت روند ماژور چه نقشی در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه دارد؟
تایم فریم به بازه زمانی در نمودار معاملاتی اشاره دارد که مدت زمان هر نوار قیمت یا کندل در نمودار را نشان می دهد. بسته به اهداف معامله گر و سبک معاملاتی، بازه های زمانی متفاوتی برای استراتژی های معاملاتی مختلف استفاده می شود.
تایم فریم های کوتاهتر، مانند نمودارهای یک دقیقهای یا پنج دقیقهای، اغلب برای اسکالپینگ یا معاملات روزانه استفاده می شوند، در حالی که تایم فریم های طولانیتر، مانند نمودارهای روزانه یا هفتگی، برای تحلیل روند بلندمدت و معاملات موقعیت استفاده می شوند.
تجزیه و تحلیل چند تایم فریم نیز معمولا استفاده می شود، جایی که معامله گران دارایی مشابه را در بازه های زمانی مختلف تجزیه و تحلیل می کنند تا درک بهتری از روند قیمت داشته باشند و نقاط ورود و خروج بالقوه را شناسایی کنند.
تفاوت پرایس اکشن با اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای Price Action نشان دهنده فعالیت در نمودار معاملاتی هستند که بیانگر ظهور یک روند هستند. معامله گران باتجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی آگاهانه در بازار در زمان واقعی استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، اقدام قیمت فقط بر حرکت قیمت یک دارایی در بازه زمانی معاملاتی شما متکی است. به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا نظم را در دنیای به ظاهر آشفته تجارت بیابد، در حالی که عمل قیمت به معاملهگر اجازه میدهد تا با شناسایی شاخص های Price Action و عمل بر روی آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتیتر را در پیش بگیرد.
دقیق ترین شاخص های معکوس یا الگوی برگشت روند ماژور برای انتخاب
میانگین متحرک (MAs)
MA برخی از بهترین اندیکاتورهای معاملاتی در بازار می باشند. در واقع، تعداد زیادی از اندیکاتورها مانند کانال های Donchian و Bollinger Bands زیر مجموعه میانگین های متحرک هستند. انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد که شامل میانگین ساده، نمایی، وزنی، وزنی حجمی و هموار می باشند. در حقیقت همه انواع MA به روشی مشابه کار می کنند. هدف آنها حذف نویز ارائه شده در MA معمولی است.
برای مثال، در حالی که SMA همه دورهها را یکسان می گیرد، میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری را بر دادههای اخیر وارد می کند. راه های مختلفی برای استفاده از MA برای یافتن معکوس ها وجود دارد. رایج ترین آنها قرار دادن MA به انتخاب خود در نمودار است. زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک حرکت کند، معکوس ( صعودی ) تایید می شود. در صورت وجود روند نزولی، در صورت حرکت به بالای MA، برگشت تایید خواهد شد.
باندهای بولینگر
Bollinger Bands یک شاخص فنی از الگوی برگشت روند ماژور است که از میانگین های متحرک و انحراف استاندارد بدست می آید. این شاخص دارای سه خط است که خط وسط میانگین متحرک است. دو خط بیرونی معمولاً انحراف استاندارد دارایی هستند.
باندهای بولینگر معمولاً شاخص های روند هستند . یک روند صعودی معمولا زمانی تایید می شود که قیمت بین خطوط میانی و بالایی باند بولینگر باقی بماند. به طور مشابه، زمانی که قیمت بین یا در امتداد خطوط پایین باندها باقی بماند، روند نزولی تأیید می شود. بنابراین، هنگامی که قیمت به زیر خط وسط حرکت می کند، نشانه های برگشت ظاهر می شود.
MACD
میانگین متحرک همگرایی و واگرایی (MACD) یک نوسان ساز است که از دو میانگین متحرک ساخته شده است. وقتی در نمودار اعمال می شود، معمولاً به پانل پایینی منتقل می شود. این اندیکاتور می تواند هم در معاملات روند و هم در معکوس ها استفاده شود.
یک الگوی برگشت روند ماژور در MACD زمانی اتفاق می افتد که دو میانگین متحرک یک متقاطع ایجاد کنند. تایید زمانی اتفاق می افتد که دو خط روند نزولی را حفظ کنند. هنگامی که نشانگر به زیر خط خنثی حرکت می کند واضح تر می شود.
نوسانگر تصادفی
Stochastic Oscillator ابزاری است که بیشتر برای یافتن سطوح خرید و فروش بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد. نشانگر معمولاً دارای دو خط است که با نام های %K و %D شناخته می شوند. همچنین با دو سطح شناخته شده به عنوان سطح خرید و فروش بیش از حد مشخص می شود. این نشانگر برای دنبال کردن سرعت یا حرکت قیمت شناخته شده است.
برای یافتن معکوس ها به روش های مختلف مانند واگرایی های صعودی و نزولی استفاده می شود. همچنین زمانی که به سطح خرید و فروش بیش از حد می رسد، می تواند الگوی برگشت روند ماژور را پیدا کند. با این حال، نشانگر تمایل دارد برخی سیگنال های نادرست را نشان دهد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی دیگر از شاخص های محبوب در الگوی برگشت روند ماژور است. این اندیکاتور معمولاً میزان تغییرات اخیر قیمت را اندازه گیری می کند. مانند سایر اندیکاتورهای مومنتوم، برای یافتن سطوح خرید و فروش بیش از حد در معاملات استفاده می شود.
شما می توانید از RSI برای یافتن الگوی برگشت روند ماژور در زمانی که به سطوح بیش از حد خرید و فروش بیش از حد می رسد استفاده کنید. به طور پیش فرض، دو سطح معمولاً در 70 و 30 هستند. بنابراین، زمانی که قیمت به سطح افراطی مانند 90 و 10 حرکت می کند، نشانه معکوس شدن قیمت است.
کانال های Donchian
کانال های Donchian نشانگری است که شباهت ظاهری زیادی به باندهای بولینگر دارد. اما این دو شاخص معمولاً متفاوت ایجاد می شوند. در حالی که باندهای بولینگر از میانگین متحرک و انحرافات استاندارد تشکیل شدهاند، کانالهای Donchian میانگین متحرک و بالاترین و پایینترین سطوح در یک دوره را تشکیل می دهند.
به عنوان مثال، اگر از کانال های 25 روزه Donchian استفاده می کنید، خطوط بالا و پایین بالاترین و پایین ترین نقاط در آن دوره خواهند بود. با این حال، شما می توانید الگوی برگشت روند ماژور را در یک روش مشابه پیدا کنید. در بیشتر موارد، زمانی که قیمت دارایی به زیر خط میانی حرکت می کند، برگشت نزولی تایید می شود. هنگامی که قیمت به بالای خط وسط کانال های Donchian حرکت می کند، یک برگشت صعودی تایید می شود.
کانال کلتنر
کانال های Keltner یکی دیگر از شاخص های محبوب است که می توانید از آن برای یافتن الگوی برگشت روند ماژور استفاده کنید. این یک شاخص نوسانات r است که شباهت زیادی به باندهای بولینگر و کانال های دانچیان دارد. این اندیکاتور با ترکیب میانگین محدوده واقعی (ATR) و انحراف استاندارد تشکیل می شود .
همچنین می توانید از کانال های Keltner برای یافتن معکوس ها به روشی نسبتاً ساده استفاده کنید. یک برگشت نزولی زمانی اتفاق می افتد که قیمت به زیر سه باند حرکت کند.
KST
Know Sure Thing (KST) شاخصی است که شباهت زیادی به MACD دارد. این شاخص از دو خط تشکیل شده است که به سمت بالا و پایین حرکت می کنند. این اندیکاتور چرخه های مختلف قیمت را اندازه گیری می کند و آنها را در یک شاخص واحد ترکیب می کند. می توانید با مشاهده تغییر جهت و حتی یافتن واگرایی از آن برای یافتن الگوی برگشت روند ماژور استفاده کنید.
تجربیات خود در مورد الگوی برگشت روند ماژور را با ما در میان بگذارید
در این مطلب از ایتسکا در مورد الگوی برگشت روند ماژور صحبت کردیم. الگوی mtr یا سیگنال های پرایس اکشن که گاهی الگوهای پرایس اکشن یا محرکهای پرایس اکشن نیز نامیده می شوند، الگوهایی هستند که به راحتی در بازار قابل تشخیص بوده و می توانند برای پیشبینی رفتار بازار آتی مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران باتجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را با تشخیص اشکال یا تکرارهای خاص در عملکرد گذشته در یک نگاه تشخیص دهند.
شما نیز می توانید تجارب خود در مورد اینگونه معاملات را با ما در میان بگذارید. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید در بخش تماس با ما، از کارشناسان و مشاوران ما کمک بگیرید.
سوالات متداول
MTR در تحلیل تکنیکال چیست؟
مطالعه محدوده واقعی اصلاح شده (MTR) یک شاخص فنی است که توسط کریس لیندگرن پیشنهاد شده است تا به ارزیابی احتمال رسیدن یک کالای اساسی به یک قیمت خاص قبل از انقضا کمک کند.
الگوی MTR چگونه کار می کند؟
الگوی MTR یا Major Trend Reversal الگویی در تحلیل تکنیکال می باشد که به عنوان یک الگوی برگشت روند ماژور در پرایس اکشن شناخته می شود. برای استفاده از این الگو، معامله گر باید ابتدا روند قیمتی را در تایم فریم بالاتری، مانند تایم فریم 5 دقیقه تشخیص دهد و خط روند را رسم کند. سپس باید صبر کند تا خط روند با یک کندل قدرتمند شکسته شود و سپس اقدام به معامله کند.
چه اندازه احتمال موفقیت برای الگوی MTR وجود دارد؟
بر اساس منابع مختلف، احتمال موفقیت الگوی MTR بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است و بازدهی دو برابر ریسک و حتی بیشتر از آن می باشد. با این حال، اگر احتمال موفقیت معامله بیشتر باشد، بازدهی کمتر و یا ریسک بالاتری خواهیم داشت.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه با الگوی MTR مرتبط است؟
الگوی سر و شانه یک الگوی بسیار معروف در تحلیل تکنیکال است که در پرایس اکشن به الگوی برگشت روند ماژور (MTR) شباهت دارد. در واقع، این الگو یک حرکت اصلاحی یا رنج است که می تواند برگشتی یا ادامه دهنده باشد.
میزان موفقیت الگوهای پرایس اکشن چقدر است؟
استراتژی های پرایس اکشن کاملاً دقیق هستند، با بسیاری از تنظیمات مورد استفاده توسط معاملهگر پرایس اکشن، نرخ موفقیت 75 درصد یا بالاتر را نشان می دهند. دقیقترین الگوی معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگر قیمت، تنظیم سر و شانه (هد اند شولدر معکوس) است.
پرایس اکشن pure یا naked به چه معناست؟
پرایس اکشن naked یا pure به این معنی است که شما معاملات خود را صرفاً بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که می توانید قبل از خود ببینید. شبیه رانندگی در حالت خاموش است. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.
سیگنال های پرایس اکشن چیست؟
سیگنال های پرایس اکشن که گاهی الگوهای اقدام قیمت یا محرک های اقدام قیمت نامیده می شوند، الگوهایی هستند که به راحتی در بازار قابل تشخیص بوده و می توانند برای پیشبینی رفتار بازار آتی مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران باتجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را با تشخیص اشکال یا تکرارهای خاص در عملکرد گذشته در یک نگاه تشخیص دهند.
آیا معاملات پرایس اکشن واقعا کار می کند؟
معاملات پرایس اکشن می تواند کارساز باشد. با این حال، معاملهگر باید درک کند که برای تجارت موفقیتآمیز در بازارها با استفاده از عمل قیمت، به درجه بالایی از صبر نیاز دارد. تنظیمات بسیار خاصی وجود دارد که یک معامله گر قیمت در نمودارها به دنبال آنها خواهد بود و توسعه آنها ممکن است کمی طول بکشد. ورود به معامله قبل از زمان بهینه می تواند منجر به از دست دادن معاملات و از دست دادن پول شود. اگر یک معامله گر بخواهد هنگام معامله از یک استراتژی اقدام قیمت استفاده کند، باید مطمئن باشد که برنامه خاصی برای ورود و خروج داشته باشد و باید به آن برنامه پایبند باشد.
چگونه باید معاملات پرایس اکشن را تشخیص داد؟
از آنجا که معاملات پرایس اکشن یک رویکرد سیستماتیک است که از تحلیل تکنیکال، تاریخچه اخیر قیمت و برخی ورودی های ذهنی از معامله گر استفاده می کند که بیشتر به تجارت و توسعه سیستم های اقدام قیمتی شما مربوط می شود. به عنوان یک پایه، معامله گر می خواهد در تحلیل تکنیکال، به ویژه سطوح حمایت و مقاومت، به خوبی آشنا باشد. یادگیری روش های مختلف برای شناسایی روندها نیز برای معامله گر قیمت بسیار مهم است. همچنین برخی از الگوهای رایج وجود دارد که معامله گران قیمت از آنها استفاده می کنند، مانند میله های پین و میله های داخلی یا خارجی.
معاملات پرایس اکشن چقدر دقیق است؟
معاملات پرایس اکشن کامل نیست. هیچ سیستم یا استراتژی معاملاتی 100% درست نخواهد بود. با این حال، نشان داده شده است که استراتژیهای پرایس اکشن کاملاً دقیق هستند، با بسیاری از تنظیمات مورد استفاده توسط معاملهگر پرایس اکشن، نرخ موفقیت 75 درصد یا بالاتر را نشان می دهند.
دقیقترین الگوی معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگر قیمت، تنظیم سر و شانه (یا سر و شانه معکوس) است. هنگامی که به درستی شناسایی و معامله شود، این تنظیم بیش از 83 درصد در رسیدن به اهداف پیش بینی شده دقیق است. سایر تنظیمات دقیق شامل مستطیل های صعودی و نزولی (تقریباً 80٪ دقیق) و سه تایی بالا یا پایین سه گانه (همچنین نزدیک به 80٪ دقیق) است.
سودآورترین الگوهای نمودار کدامند؟
الگوهای سر و شانه (Head And Shoulders) از نظر آماری دقیقترین الگوهای قیمت هستند و تقریباً 85 درصد مواقع به هدف پیشبینیشده خود می رسند. الگوی معمولی سر و شانه ها با دو نوسان بلند (شانه ها) با ارتفاع بالاتر (سر) بین آنها مشخص می شود.
بهترین الگوی برگشت روند ماژور چیست؟
· میانگین متحرک (MAs)
· باندهای بولینگر
· MACD
· نوسانگر تصادفی
· شاخص قدرت نسبی (RSI)
· کانال های Donchian
· کانال کلتنر
آیا معاملات الگوی برگشت روند ماژور سودآور است؟
در معاملات الگوی برگشت روند ماژور ، نسبت ریسک به بازده بیشتر از زمانی است که روند دارایی یا بازار خود را دنبال کنید. این به این معنی است که بازده معاملات شما احتمالاً بالاتر خواهد بود، بنابراین هرگونه ضرری که ممکن است داشته باشید را کاهش می دهد. ریسک بیشتر، اما پاداش بیشتر، تجارت معکوس را راهی هیجان انگیز برای کسب درآمد می کند.
بهترین شاخص برای تعیین تغییر روند چیست؟
نشانگر 5 نوار معکوس بهترین شاخص است. این اندیکاتور فنی اساسا بیان می کند که معکوس شدن روند پس از هر 5 شمع صعودی یا نزولی متوالی اتفاق می افتد. از آنجایی که این الگو معکوس های قریب الوقوع را نشان می دهد، بسیاری از معامله گران از آن برای ترسیم استراتژی های معاملاتی ضد روند استفاده می کنند.
چگونه می توان بر معاملات پرایس اکشن مسلط بود؟
برای تسلط بر معاملات پرایس اکشن، باید در مورد نحوه عملکرد بازار و نحوه خواندن و درک نمودارهای قیمت اطلاعات زیادی کسب کنید. این معمولاً با نگاه کردن به چگونگی حرکت بازار در گذشته و یافتن الگوها و روندهایی انجام می شود که می توان از آنها برای پیش بینی چگونگی حرکت قیمت ها در آینده استفاده کرد.
بسیار مفید بود.سپاسگزارم.
تشکر فراوان