راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار

مومنتوم

راهبرد مومنتوم و رابطه آن با بیش‌واکنشی یا کم‌واکنشی بازار

راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار - راهبرد مومنتوم
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 1

با یکی دیگر از سلسله مقالات آموزش بورس ” خانه بورس ایران ” در خدمت شما هستیم. در ادامه برای آن دسته از مخطبین علاقمند به مبحث تحلیل تکنیکال بورس، به بررسی بیشتر مفهوم راهبرد مومنتوم و بیش‌واکنشی بازار خواهیم پرداخت.

واژه «مومنتوم» در لغت به معنی اندازه حرکت، تکانه و یا شتاب است. در ادبیات بورس و سرمایه‌گذاری، راهبرد مومنتوم قیمت یکی از زیرمجموعه‌های تحلیل تکنیکال روندها به شمار‌ می‌رود. واژه مومنتوم در اینجا نیز حاکی از حرکت و استمرار حرکت است. فرضیه بنیادین و اساسی راهبرد مومنتوم این است که روندهای اصلی صعودی و نزولی قیمت‌ سهام در بازار تداوم خواهد یافت مگر آنکه علتی مشخص جلوی آن را بگیرد. بدین ترتیب، راهبرد مومنتوم به معامله‌گران بازار بورس پیشنهاد می‌کند که روی سهامی که در روند صعودی قیمت‌ها قرار گرفته‌اند سرمایه‌گذاری کرده و در نقطه مقابل، سهامی که در روند نزولی قرار گرفته‌اند را از سبد سرمایه‌گذاری خود خارج کنند. به روند صعودی سهام اصطلاحاً بازده مثبت گذشته و به روند نزولی، بازده منفی گذشته اطلاق می‌شود.

تشخیص روندهای اصلی بازار و نقطه بازگشت آنها، مستلزم تحلیل بنیادین علل و عوامل ریشه‌ای بازار است و تحلیل روندهای متوسط و کوتاه‌مدت، به نوعی استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. بنابراین، برخی از محققین راهبرد مومنتوم را تلفیقی از راهبردهای تحلیل تکنیکال و تحیلیل بنیادین می‌دانند. هدف از به کارگیری راهبرد مومنتوم به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود سرمایه‌گذاری (در کوتاه‌مدت) است.

توصیف اجمالی راهبرد مومنتوم قیمت

راهبرد مومنتوم
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 2

راهبرد مومنتوم قیمت را برای نخستین بار در پژوهش‌های جگادیش (1990) و جگادیش تیتمن (1993) مطرح شد.  دلیل اصلی اتخاذ این رویکرد را می‌توان کارایی و سادگی آن دانست. جگادیش و تیتمن تمام سهامی که اطلاعات مربوط به آنها از سال 1965 تا 1989 موجود بود را مورد تحلیل قرار دادند. در راهبرد مومنتوم قیمت جگادیش، بازده سهام در در بازه‌های 3، 6، 9 و 12 ماهه اندازه‌گیری می‌شود. در پایان هر دوره 10% درصد سهام با بالاترین بازده پیشین (دوره قبل) خریداری شده و به سبد سرمایه گذاری اضافه می شود، و 10% از سهام سبد که دارای کمترین بازده دوره پیشین هستند فروخته خواهند شد. نمونه روند تشکیل سبد سرمایه‌گذاری جگادیش و تیتمن (1993) را با دوره ارزیابی 6 ماهه و دوره سرمایه‌گذاری 3 ماهه نشان می‌دهند.

راهبرد مومنتوم
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 3

جگادیش و تیتمن متوجه شدند که سودآوری روش مومنتوم قیمت بسیار بالاست. آنها دریافتند که علت اصلی این اتفاق واکنش تاخیری کنشگران بازار نسبت به بازده‌ بازار و از سوی دیگر توجه ناکافی به اخبار خاص بنگاهها به عنوان منابع احتمالی سودآوری است. به عبارت دیگر فعالان بازار نسبت به اطلاعات خاص بنگاه، واکنش کافی نشان نمی‌دهند.

جالب آن است که سودآوری این راهبرد در تعارض با فرضیه بازار کارا است. یعنی سوداوری راهبرد مومنتوم را نمی‌توان با رفتار عقلانی اقتصادی کنشگران اقتصادی بورس توجیه کرد. برخی از پژوهشگران، علت سودآوری این راهبرد را عمدتاً ناشی از سوگیری‌های خودساخته و یا اعتماد به نفس بیش از حد سرمایه گذاران می‌دانند. این جهت‌گیری‌ها باعث بیش‌واکنشی کنشگران بورس در مواجه با آن دسته از اخبار بازار خواهد شد که نگرش قبلی سرمایه‌گذاران را تایید می‌کند. جانسون (2002)، سوداوری راهبرد مومنتوم را ناشی از ریسک نرخ رشد می‌داند بدین ترتیب که هرچه رخ رشد بالاتر می‌رود، ریسک نرخ رشد نیز افزایش می‌یابد و بازار باید این ریسک را جبران کند و این امر منجر به ایجاد بازده مومنتوم خواهد شد.

از سوی دیگر اما برخی از پژوهشگران، هزینه‌های معاملاتی را در تعیین سطح موفقیت راهبرد مومنتوم موثر می‌دانند. اسموند، شیل و ژو (2004)  مدعی هستند که سودآوری راهبرد مومنتوم در عمل یک توهم بیش نیست چرا که هزینه‌های معاملاتی ناشی از اجرای این راهبرد، سودآوری آن را کاملاً از بین خواهد برد.  

بیش‌واکنشی و کم‌واکنشی کنشگران بازار بورس عامل سوداوری راهبردهای فنی

راهبرد مومنتوم
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 4

همانگونه که پیشتر اشاره کردیم، سوداوری راهبردهای مومنتوم قیمت در تعارض با کارایی بازار است. به عبارت دیگر اگر تغییرات قیمت سهام بر اساس ارزش واقعی آنها باشد، چنین بازدهی در اتخاذ راهبردهای مومنتوم قیمت وجود نخواهد داشت. اما علت قیمت‌گذاری نادرست بازار چیست؟ پژوهشگران حوزه بورس و سرمایه‌گذاری نمی‌توانند به صراحت به این سوال پاسخ دهند که آن دسته از رفتارهای نادرست بازار که منجر به چنین بازده‌های غیرمتعارفی می‌شوند چه بوده است. مفاهیم بیش‌واکنشی و کم‌واکنشی کنشگران بازار بورس با هدف توجیه همین پدیده مطرح شده‌اند.  مایکلی، تالر و ومک (1995) اصل مساله و ابهام محققین در آن  را چنین بیان می‌کنند «امیدواریم که تحقیقات آتی در فهم علت بیش‌واکنشی بازار و کم‌واکنشی آن در شرایطی خاص به ما کمک کند!!»

به عقیده برخی از مفسرین، حداقل قسمتی از سوداوری راهبرد مومنتوم قیمت به دلیل بیش‌واکنشی بازار است و جالب آنکه برخی دیگر از پژوهشگران آن را به کم‌واکنشی بازار نسبت می‌دهند! اما هنگ و استین (1999) نشان دادند هر دو گزاره در تضاد با یکدیگر قرار ندارند. آنها چنین استدلال می‌کنند که کنشگران بازار در مواجه با اطلاعات خصوصی، واکنشی بیش از حد (بیش‌واکنشی) و در برابر اطلاعات عمومی واکنشی کمتر از حد متعارف (کم‌واکنشی) از خود بروز می‌دهند. هنگ و استین (1999) دو نوع معامله‌گر را از یکدیگر متمایز می‌کنند، یعنی خبرخوان‌ها و معامله‌گران مومنتوم. خبرخوان‌ها بر اساس اطلاعات خصوصی به دست آمده از بنگاه‌های اقتصادی معامله می‌کنند اما از آنجا که اخبرا خصوصی شرکت‌ها به ندرت و با سرعتی کند منتشر می‌شود، لذا واکنش این دسته از کنشگران در برابر تغییرات بازار کند است و همین امر باعث کم‌واکنشی این دسته از کنشگران خواهد شد. در مقابل اما، معامله‌گران مومنتوم صرفاً به تغییرات قیمت ناشی از رفتار دسته اول توجه می‌کنند و طبق تحرکات آنها معامله می‌کنند. معاملات این گروه از کنشگران باعث  بیش‌واکنشی بازار خواهد شد. اما در هر صورت، هم بیش‌واکنشی و هم کم‌واکنشی بازار حاکی از عکسل‌العمل‌های روانی کنشگران بورس ( و نه عقلانی) و ناکارامدی ذاتی بازار است که می‌تواند عامل ایجاد بازده غیرعادی راهبردهای معاملاتی تکنیکال شود.

گروهی از پژوهشگران معتقدند که اتخاذ تلفیقی از راهبردهای مومنتوم قیمت و راهبردهای بنیادین جریان نقدی می‌تواند سودآوری سبد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت را نیز تضمین کند.

به این مقاله امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلفن همراه