تشخیص و تعیین نواحی عرضه و تقاضا در فارکس یکی از مهم ترین مباحث پرایس اکشن بوده و آموزش آن تاثیر بسیار زیادی در تشخیص روند بازار و نقاط ورود و خروج به معامله دارد. در درس قبلی به آموزش مکانیک بازار و نبرد میان خریداران و فروشندگان پرداختیم و در این سطوح عرضه و تقاضا در فارکس را آموزش می دهیم.
انواع نواحی عرضه و تقاضا
| نوع اول | ⚖️ ناحیه تقاضای رنج |
| نوع دوم | 💎 ناحیه عرضه رنج |
| نوع سوم | ⚡️ ناحیه تقاضای پیوت |
| نوع چهارم | 💥 ناحیه عرضه پیوت |
این مقاله درس 37 از دوره اسمارت مانی ایتسکا (پرایس اکشن پیشرفته) و درس 5 از آموزش پرایس اکسن سبک rtm می باشد. در دوره های زیر به آموزش صفر تا صد اسمارت مانی پیشرفته و نیز پرایس اکشن سبک rtm پرداخته ایم. جهت مشاهده لیست تمامی درس ها می توانید از لینک های زیر استفاده کنید.
ناحیه عرضه و تقاضا چیست؟
ناحیه عرضه و تقاضا Supply and Demand Zone همانطور که از نامشان پیداست نواحی می باشد که در آن فروشندگان و خریداران یکی بر دیگری برتری دارند.
در ناحیه عرضه فروشندگان قدرت را در دست داشته و کالا و یا جفت ارز مورد نظر در قیمت بالا و خوبی عرضه می شود. اگر تریدر این نقطه را تشخیص داده و بتواند نقطه مناسب عرضه را تشخیص دهد ، می تواند در موقعیت مناسبی سفارش فروش باز کند و با روند نزولی بازار و افت قیمت سود کند.
در ناحیه تقاضا نیز خریداران قدرت را در دست دارند و برای جفت ارز و یا سهم خریدار خوبی در بازار بوده و تریدر با تشخیص این ناحیه اقدام به خرید و سفارش BUY در قیمت مناسب کرده و همراه با این پول هوشمند در روند صعودی شرکت کرده و سود کسب می کند.
در ادامه نحوه تشخیص نواحی عرضه و تقاضا را به صورت کاملا دقیق بر روی چارت برایتان آموزش می دهیم. همچنین از آن برای بالا بردن احتمال موفقیت در فرصت های معاملاتی استفاده می کنیم.
جریان سفارشات (اوردر ها) توسط موسسات بزرگ ایجاد می شوند. این موسسات مانند تریدر های عادی با تحلیل تکنیکال و … وارد بازار نمی شوند. بلکه سفارشات خود را مارد بازار می کنند تا سفارشات آنها انجام شود.
بانک ها وظیفه دارند این حجم بزرگی از پول را وارد بازار کنند. و یا بازار گردان ها برای تامین لیکوئیدیتی در بازار اقدام به عرضه پول به بازار می کنند و …
بازار رنج در نواحی عرضه و تقاضا
در ابتدای کار بهتر است با مفهوم رنج range آشنا شوید. در شکل زیر روند رنج را به صورت واضح برایتان نشان داده ایم. اگر با این مفهوم آشنا نیستید می توانید مطلب زیر را مطالعه نمایید.
بیشتر بخوانید : تریدینگ رنج ال بروکس
حرکت رنج در نمودار یک حرکت تثبیتی و یا اصلاحی می باشد. زمانی که قیمت به صورت عرضی و به سمت راست نمودار در حرکت باشد ، و هیچ شکست سوئینگ سقف و یا کف در نمودار دیده نشود ، و به عبارتی قیمت در ال درجا زدن باشد ، روند رنج در بازار داریم.
زمانی که قیمت در نیمه پایینی (Discount) قرار دارد ، خریداران وارد شده و زمانی که قیمت به نیمه بالایی یعنی ناحیه premium می رود ، فروشندگان وارد بازار می شوند.
روند رنج در تمامی تایم ها قابل مشاهده است. ولی تریدر ها برای پیدا کردن روند رنج و اینکه بدانند که آیا قیمت در بازه خاصی گیر افتاده است یا خیر به تام فریم های بالاتر مراجعه می کنند.
روند های رنج در کل نشان دهنده دو عامل در بازار هستند.
جریانی از سفارشات با حجم بالا (به احتمال زیاد در این بازه شرکت های بزرگ و بانک ها در جمع آوری سفارشات عظیم خود در بازار با قیمت منصفانه (FVG) هستند.) یعنی عرضه و تقاضا با سرعت بالایی در حال دست به دست شدن می باشد .
اما بعد از شکست این روند به سمت بالا و یا پایین شاهد یک حرکت قیمتی بزرگ در بازار خواهیم بود. زماین که بازار تشخیص می دهد قیمت در Fair Value قرار دارد ، سفارشات با سرعت بالایی اجرا می شوند.
بعد از اینکه یک عدم تعادل میان عرضه و تقاضا اتفاق افتاد ، خواهید دید قیمت در یک جهت حرکت خواهد کرد. زیرا شرکت ها (برای مثال شرکتی که می خواهد برای هدف خاصی دلار تهیه کند و مجبور است از طریق بانک مقدار زیادی ارز کشورش مثلا یورو فروخته و دلار بخرد.) را سفارشات زیادی در بازار قرار داده اند.
قیمت برای پر کردن عدم تعدل در بازار نیاز به لیکوئیدیتی دارد. و می خواهد بازار را به یک سطح تعاملی یعنی Fair Value میان خریدران و فروشندگان برساند. و این امر باعث می شود قیمت به سمت مشخصی شکسته شود.
یکی از دلایل اصلی ایجاد روند رنج کمبود حجم در بازار می باشد. روند رنج می تواند هم به دلیل حجم بالا و هم حجم پایین در بازار ایجاد شود. یکی از زمان هایی که شاهد روند رنج در بازار هستیم ، انتهای بازار نیویورک می باشد.
در این زمان همزمان بازار آسیا نیز در حال باز شدن می باشد. در این تایم قیمت تمایل زیادی به رنج و تثبیت از خود نشان می دهد. زیرا در این زمان حجم کمی در بازار وجود دارد.
از طرف دیگر چون در بازار آسیا حجم نسبت به مابقی بازار ها کمتر است ، رنج بیشتری در چارت ها به چشم می خورد.
برای معامله اهمیت زیادی دارد تا تشخیص دهید دلیل ایجاد روند رنج حجم کم و یا حجم بالا می باشد. یکی از روش های تشخیص این ایت که منتظر شوید و ببینید که بعد از روند رنج چه اتفاقی رخ خواهد داد.
اگر قیمت بعد از روند رنج با سرعت بالایی دور شود ، پس حجم معاملاتی بالاست. ولی اگر با سرعت کمتری دور شود ، یعنی حجم کمی در بازار داشته ایم. سرعت دور شدن بالا نشان از حضور موسسات در بازار دارد. زیرا برای تکان دادن قیمت حتی به اندازه یک پیپ به پول بسیار زیادی در بازار نیاز است.
ما با استفاده از عرضه و تقاضا منتظر ورود پول بزرگی در بازار هستیم تا با استفاده از آن جهت بازار را و حرکت احتمالی قیمت را تشخیص دهیم. ولی زمانی که قیمت با سرعت کمی از روند رنج دور شده و دوباره به همین روند برگردد ، یعنی حجم پایین بوده و نمی توان برای آن نواحی عرضه و تقاضا تعیین کرد.
انواع نواحی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن پیشرفته
ققرار نیست بعد از خروج از اولین حرکت بعد از روند رنج سفارش گذاری کرده و وارد معامله شویم. ما بیشتر بروی ریست شدن روند تمرکز خواهیم کرد. یعنی زمانی که برای مثال قیمت رفته و می خواهد به مکان قبلی خود برگردد.
ناحیه تقاضای رنج Range Demand
تقاضای رنج Range Demand زمانی پیش می آید که حرکت قیمتی از یک رنج عرضی آغاز شود. در این حالت منتظر برگشتن بازار به این نقطه و سطح خواهیم ماند. تا اردر های باقی مانده در این سطح پر شوند و بازار به روند اصلی خود ادامه دهد.
در این حالت می توانیم انتظار داشته باشیم یک حرکت صعودی از این سطح تقاضا ایجاد شود. پس نباید در اولین حرکت بعد از روند رنج وارد معامله شد. زیرا هنوز قطعا نمی دانیم قیمت در کدام جهت حرکت خواهد کرد.
منتظر بازار می مانیم تا بازار به ناحیه تقاضا برگشته و جهت آن را به ما نشان دهد. بعد وارد معامله می شویم.
ناحیه عرضه رنج Range Supply
ناحیه عرضه رنج Range Supply قیمت روند رنج را به سمت پایین شکسته و عرضه بیشتر از تقاضا می باشد. زیرا عدم تعادل به سمت پایین ایجاد شده است. پس منتظر می مانیم تا قیمت به سمت ناحیه عرضه برگردد. و بعد از برگشت منتظر نقطه مناسبی برای ورود به بازار می مانیم.
ناحیه تقاضای پیوت Pivot Demand
نوع دیگری از نواحی عرضه و تقاضا Pivot می باشد. در ناحیه تقاضای پیوت Pivot Demand ابتدا یک حرکت تیز به سمت پایین داریم. سپس یک عقب نشینی قیمتی به سمت بالا ایجاد شده و عرضه کنترل قیمتی خود را از دست داده و قیمت به سمت پایین حرکت می کند. و بعد ناگهان تقاضای زیادی وارد بازار می شود.
این امر باعث می شود قیمت با سرعت بالایی به سمت بالا حرکت کند. و ناحیه نقاضا ایجاد شود. پس ما برای معامله منتظر می شویم تا قیمت به ناحیه Pivot Demand برگردد و بعد در نقطه مناسبی برای سفارش خرید BUY و یا Long ورود می کنیم.
ناحیه عرضه پیوت Pivot Supply
ناحیه عرضه پیوت Pivot Supply دقیقا برعکس ناحیه تقاضای پیوت می باشد. در این حالت یک حرکت تیز و سریع به سمت بالا داریم. بعد یک حرکت بزرگ به سمت پایین و بعد می بینیم بازار برای پر کردن ارودر های قبلی به سمت بالا برگشته و دوباره به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
و بعد از برگشت به ناحیه عرضه پیوت باید به دنبال نقطه مناسبی برای سفارش فروش در بازار باشیم.
در تمایم موارد بیان شده رد پایی از ورود سازمان ها و پول های بزرگ به بازار وجود دارد. به این صورت که منتظر می مانیم تا در بازار شکست خط روند رخ داده و نواحی عرضه و تقاضا ایجاد شوند . و بعد قیمت به همون نواحی برگردد و بعد از برگشت در نقطه مناسبی وارد بازار می شویم.
نواحی عرضه و تقاضا بر چارت های قیمتی
در قسمت قبل بر روی نمودار خطی انواع نواحی عرضه و تقاضا را نشان دادیم و در این قسمت نیز آنها را بر روی کندل استیک ها نشان می دهیم. در شکل های بالا خط بزرگی که ابتدا باعث شکسته شدن روند رنج شده و یا عدم تعدل ایجاد می کند ، همان کندل بزرگی می باشد که باعث شکسته شدن روند شده است.
در کندل استیک ها حتما باید به این کندل ها دقت کنید. پس زمانی که روند رنج به سمت بالا شکسته شده است ، یعنی تقاضای زیادی در بازار داشتیم. و اگر قیمت به سمت پایین شکسته شود ، در اثر ناحیه عرضه این اتفاق رخ داده است.
نواحی عرضه و تقاضای ادامه دهنده
در نواحی عرضه و تقاضای ادامه دهنده اگر قیمت در هر سمتی شکسته شود ، بعد از برگشت به ناحیه مورد نظر دوباره به همان روند خود ادامه خواهد داد. برای مثال فرض کنید در ناحیه تقاضا قرار داریم و روند به سمت بالا شکسته شود ، بعد از برگشت به ناحیه تقاضا دوباره روند صعودی ادامه خواهد داشت.
در ناحیه عرضه نیز زمانی که قیمت به سمت نزولی شکسته می شود و بعد بالا رفته و دوباره به سمت پایین برگشته و به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
ناحیه تقاضای ادامه دهنده
اگر قبل از روند رنج بازار صعودی باشد ، بازار بعد از ناحیه تقاضا به روند صعودی مانند شکل زیر ادامه خواهد داد.
ناحیه عرضه ادامه دهنده
اگر قبل از روند رنج بازار نزولی باشد ، بعد از ناحیه عرضه قیمت به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
ناحیه عرضه و تقاضای برگشتی S&D Reversals
ناحیه عرضه و تقاضای برگشتی S&D Reversals به این ناحیه بستگی دارد که قبل از ایجاد این ناحیه روند بازار به چه صورت بوده است.
ناحیه تقاضای برگشتی
اگر بازار نزولی بوده و قیمت به سمت پایین در حرکت باشد ، در ناحیه تقاضا ، تقاضا بر بازار غلبه می کند و باعث حرکت صعودی می شود. پس این یک برگشتی در مقابل روند نزولی خواهد بود.
ناحیه عرضه برگشتی
اگر بازار صعودی بوده و قیمت به سمت بالا در حرکت باشد ، قبل از رسیدن به روند رنج و یا پیوت عرضه در بازار باعث می شود قیمت به سمت پایین حرکت کند. و یک برگشت در برابر حرکت صعودی خواهد بود.
تشخیص نقاط ورود و خروج بر اساس نواحی عرضه و تقاضا
همیشه باید استاپ لاس ها را پشت ناحیه عرضه و تقاضا قرار دهیم. یعنی در روند صعودی و تقاضا استاپ لاپ پایین ناحیه تقاضا و در روند نزولی استاپ لاس را بالای ناحیه عرضه قرار می دهیم.
برای مشخص کردن نقطه ورود آزادی عمل بیشتری خواهید داشت. و در هر قسمتی از ناحیه عرضه و تقاضا می توان وارد معامله شد و سفارش گذاری کرد.
پایین ترین نقطه ای که می توان در ناحیه عرضه وارد شد ، نقطه بیرونی نامیده می شود. برای مثال در شکل زیر کادر سبز رنگ نقطه مناسبی برای ورود می باشد. ولی می توان در کادر قرمز نیز وارد شد. ولی ورود در این ناحیه ریسک بالایی دارد.
پس همیشه در کادر سبزر رنگ و خارج از مرز نواحی عرضه و تقاضا وارد معامله می شویم.
برای پیدا کردن نقاط ورود بهتر باید روند رنج را به پیوت اصلاح کنیم. در این حالت استاپ لاس کو چک تری خواهیم داشت. یعنی به جای روند رنج دو کندل پیوت و ما قبل آن را در نظر گرفته و استاپ لاس را کوچک تر در نظر می گیریم.
پس می توان زود تر وارد معامله شد و فرصت های کمتری از ترید را از دست داد. برای دو شکل زیر را در نظر بگیرید. شکل اولی نواحی عرضه و تقاضا در روند رنج واقع شده و در تصویر بعدی پیوت داریم.
فرض کنید در روند رنج و در شکل زیر 4 کندل یک ساعته داریم. و این 4 کندل یک ساعته یک کندل 4 ساعته درست کرده است. پس اگر به تایم فریم 4 ساعته بپریم خواهید دید رنج عرضه یک ساعته ، در واقع برابر با یک ناحیه با یک کندل 4 ساعته پیوت می باشد.
یعنی زمانی که در تایم فریم 1 ساعته 4 کندل داشته باشید ، در تایم فریم 4 ساعته 1 کندل خواهید داشت. پس یک روند رنج در تایم فریم پایین به احتمال زیاد یک کندل در تایم فریم بالاتر خواهد بود.
اصلاحی فراکتال ناحیه عرضه و تقاضا
در بررسی ناحیه عرضه و تقاضا روند رنج و پیوت دو موضوع اصلی ما هستند. در این قسمت و درس های بعدی روش هایی خواهید آموخت که بتوانید نواحی رنج و پیوت را در تایم فرم های کوچکتر با استفاده از تایم فریم بزرگ تر و بدون نگاه کردن به تایم فریم های کوچکتر تشخیص دهید.
اصلاحی فراکتال ناحیه عرضه و تقاضا Inside Bar
در اولین مثال از اصلاحی فراکتال ناحیه تقاضا Inside Bar اینساید بار نامیده می شود. اینساید بار کندلی است که نتوانسته سقف و یا کف کندل خود را فتح کند. در هر دو شکل زیر می ینید که کندل اینساید بار نتوانسته کندل قبلی خود را فتح کند. این کندل معمولا در سقف و یا کف کندل قبلی خود ایجاد می شود.
خب ، زمانی که در تایم فریم بالاتر یک اینساید بار ببینیم در تایم فریم های پایین تر روند رنج داریم. چون نتوانسته سقف و کف قبلی خودش را بزند. و در این این کندل که از 4 کندل تایم فریم پایین تر تشکیل شده است ، در حال درجا زدن در تایم فریم پایین تر بوده است.
برای درک بیشتر به شکل زیر دقت کنید.
شکل بالا اصلاحی فراکتال تقاضا و روند صعودی بود. در روند نزولی نیز دقیقا به همین صورت عمل می کنیم. و اینساید بار نشان دهنده روند رنج در تایم فریم پایین تر خواهد بود.
اصلاحی فراکتال ناحیه تقاضا STB (Sell To Buy)
اصلاحی فراکتال ناحیه تقاضا STB (Sell To Buy) را در شکل زیر نشان داده ایم. ادامه دهنده تقاضا می باشد. در تایم فریم پایین تر قیمت ابتدا صعودی بوده و در کندل اول ابتدا به سمت بالا حرکت کرده و بعد پولبک زده و یک شدو از خود بر جای گذاشته است. و کندل در جایی که بدنه تمام می شود ، بسته شده است. یعنی به عنوان یک کندل صعودی بسته شده است.
کندل بعدی در جایی که کندل قبلی بسته شده است ، باز شده و قسمت شروع به پایین آمدن کرده و از جایی که شدوی اولیه شکل گرفته پولبک زده است.
و بعد قیمت بالا رفته و کندل دوم با بدنه صعودی بزرگ بسته شده است. این نشان دهنده روند صعودی در تایم فریم پایین تر می باشد. یعنی مانند شکل زیر.
این مثال برای روند نزولی و ناحیه عرضه در بازار نیز صدق می کند.
ناحیه عرضه و تقاضای قوی
در واقعیت بازار مملو از عرضه و تقاضا های بی پایان می باشد. و هر ناحیه عرضه و تقاضا واکنشی به همراه دارد. وقتی قیمت به این نواحی می رسد اکثر اوقات قیمت متوقف می شود. و یا یک جهش کوچک ایجاد می شود.
پس ما باید بسیاری از این ناحیه ها را فیلتر کرده و از نواحی که ارزش ریسک کردن ندارند صرف نظر کنیم.
در مارکت استراکچر باید از نواحی عرضه و تقاضایی که حرکات بزرگی در بازار ایجاد می کنند ، استفاده کنیم. مارکت استراکچر به ما نشان می دهد که چقدر از این ناحیه قبل دسترس و کاربردی می باشد. و این اهمیت مارکت استراکچر را نشان می دهد.
در درس های قبلی به نواحی پرمیوم و دیسکانت در بازار پرداختیم و در این درس و درس های آینده آن را با ناحیه عرضه و تقاضا ترکیب کرده و به دنبال خرید و فروش در ترکیب این دو ناحیه خواهیم بود.
یعنی در ناحیه دیسکانت و تقاضا سفارش Buy و در ناحیه Premium و عرضه به دنبال سفارش Sell باشیم. با این عمل می توانیم نسبت ریسک به ریوارد خود را افزایش دهیم.