مفهوم پیش بینی اساس تمامی بازارهای مالی در دنیا محسوب می شود. آنچه که باید در ذهن یک معامله گر به صورت بهینه رخ دهد، پیش بینی درست از آینده احتمالی آن بازار و مارکت است. در واقع باید این گونه بحث کرد که هر رفتاری در بازار از الگویی پیروی می کند که این الگو در آن دارای سابقه است و این سوابق بهترین مرجع برای تصمیم گیری در مورد آینده است. تحلیل تکنیکال یک متد خاص برای همین پیش بینی هاست که رفتار نموداری را از طریق مجموعه ای از داده های پیشین و گذشته بدست می آورد. این نمودارها شامل قیمت، حجم و سایر پارامترهای متغیر مربوط به یک ارز یا سهم است. بنابراین این تحلیل های تکنیکال در تمامی بازارهایی که مبتنی بر مفهوم عرصه و تقاضا باشند کاربرد داشته و نقش اساسی را ایفا می کنند. در این میان الگوی پرچم به عنوان یک الگوی ادامه دهنده، جزئی از همین تحلیل های تکنیکال می باشد. در ادامه به تفصیل در مورد این الگو و انواع مختلف آن بحث خواهیم کرد. با ما همراه باشید.

الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟
همان گونه که اشاره شد، الگوی پرچم از دسته الگوهای تحلیل تکنیکال است و نوعی از دسته الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. این بدین معناست که الگوی مورد نظر روند حرکت پارامتر بر روی نمودار را منطبق بر همان روند قبلی ادامه می دهد. این الگو متشکل از دو عنصر اصلی به نام های میله و پرچم می باشد که در معرفی میله باید این گونه بگوییم که حرکتی که نمودار قبل از رسیدن به منطقه پرچم انجام می دهد را به عنوان میله در نظر می گیرند. در مورد پرچم هم باید این تعریف را به کار برد که به منطقه ای از نمودار اطلاق می شود که در آن نوعی از تحرکات اصلاحی انجام می شود و دارای اشکال مختلفی است که بر مبنای نوع حرکت نمودار تعیین می گردد.
الگوی پرچم یک الگوی قیمتی است که مبنای تحلیل آن قیمت و ارزش آن سهم یا ارز و کالایی می باشد که در بازار مورد معامله قرار می گیرد. این الگو در بازه زمانی کوتاه مدت عمل می کند و در جهت عکس روند اصلی تایم بلند مدت است. در واقع احتمال رخداد الگویی به شکل پرچم که در آن قیمت به عنوان پارامتر مبنا، اولین حرکت خود را در جهت عکس حرکت های قبلی را انجام دهد. زمانی می توان به درآمد و سود بالاتری در استفاده از این الگو رسید که این روند در خلاف جهت ادامه دار باشد و افزایش قیمت به سرعت اتفاق افتد. الگوی پرچم در کنار اندیکاتورهایی مانند حجم و تحرک قیمت استفاده می شود و از آنها برای تحلیل استفاده می شود و در واقع دو رویداد مهم را در نمودارهای قیمت به نمایش می گذارد :
- بازگشت روند
- شکست قیمت
بیشتر بخوانید: بهترین بروکر های فارکس برای ایرانیان
مدل کارکرد
برای تشریح الگوی پرچم باید به دقت دنبال ناحیه ای از آن باشیم که در حال تثبیت قیمت و حرکتی در جهت مخالف روند کلی نمودار است. این الگو قطعا در انتهای یک تحرک سریع قیمتی شکل می گیرد و به صورت عمومی و منطقی از حدود 5 تا 20 کندل یا همان میله قیمت تشکیل می شود. این الگو نیز مانند تمامی الگوهای تکنیکال می تواند به صورت نزولی و صعودی باشد. الگوهای قیمتی پرچم از پنج پارامتر اساسی تشکیل می شود که عبارت است از :
- وجود یک روند قیمت قبل از تشکیل الگوی پرچم. این روند جایی تمام می شود که یک حرکت خلاف جهت به صورت تیز و ادامه دار به وجود آید.
- ایجاد کانال برای تثبیت قیمت
- الگوهای مربوط به حجم
- رخداد یک شکست قیمت
- به کار گیری یک تایید در محل بروز شکست قیمت به منظور اطمینان از ادامه روند در جهت روند اصلی بازار

برای توضیح در مورد الگوهای صعودی باید این گونه شرح دهیم که ساختارهای کلی الگوی پرچم صعودی و نزولی یکسان است و آنچه تفاوت دارد جهت روند هاست. در الگوی حجمی پرچم در شکل صعودی آن، قبل از تغییر و در روند قبلی حالت افزایشی داشته و در تغییر به روند تثبیت قیمت، کاهش پیدا می کند. این دقیقا برعکس حالتی است که در الگوهای نزولی پرچم رخ می دهد و در محدوده روند قبلی افزایش می یابند و پس از تغییر سریع تمایل به نوسان در همان سطح می کنند. بدیهی است که آنچه در روندهای نزولی اتفاق می افتد، تمایل نمودار به افزایش حجم در زمان است.
تشکیل الگوی پرچم این گونه است که دو خطر موازی در محدوده نوسان و تثبیت قیمت رسم می شود که اگر موازی باشند حالت موازی الگوی پرچم را نشان می دهد و اگر همگرا بوده و متقاطع باشند، حالت سه گوش الگوی پرچم را نشان می دهند. الگوی موازی را Wedge و الگوی سه گوش را Pennants می نامند. با توجه به دسته بندی الگوی پرچم در دسته الگوهای ادامه دار باید اشاره کنیم که از آن برای تعیین محل ورود و خروج از روند استفاده می کنند و نتایج قابل توجهی را نیز بدست می آورند. در مورد نواحی نوسان و تثبیت قیمت باید گفت که در این دوره به دلیل افزایش ها و کاهش های مقطعی، معمولا معامله گران تازه کار با شوق بیشتری وارد بازار شده و قیمت ها را بالاتر می کشند و این در حالی است که معامله گران قدیمی تر ترجیح می دهند در دوره تثبیت قیمت، کمتر حرکت کنند.
چند نمونه از الگوی پرچم

این یک الگوی صعودی در ابتداست که با ورود به محدوده نوسانی و تثبیت قیمت تبدیل به یک روند نسبتا نزولی می شود که البته شیب نزول آن را همان ورودی های جدید و معامله گران نو سبب می شوند که در انتها با بروز یک شکست قیمتی علیرغم صعود قیمت اما حجم چندان دچار تغییر نمی شود.
نمونه دوم

در این نمودار اتفاق جدیدتری رخ داده است و علیرغم روند نزولی قبل از تثبیت قیمت، حجم روند نزولی نداشته و صعودی است. علت این موضوع، شکل گیری این روند نزولی توسط معامله گران مضطرب است که بدون تحلیل کافی از شرایط بازار اقدام به خرید و فروش کرده اند. این قضیه در ادامه شکل جالب تری به خود می گیرد، چون هر قدر قیمت ها پایین تر می آید، معامله گران مجرب شتاب بیشتری را به سمت خرید حجم بالاتر بر می دارند. پس از این دوره زمانی به مرحله تثبیت و نوسان که می رسیم تا حدودی با شیب صعودی مواجه هستیم که البته در حجم تاثیر نگذاشته و روی خط صاف حرکت می کند که نشان از این موضوع است که سطح تشویش در میان عمده سرمایه گذاران جدید پایین آمده است.
کاربرد الگوهای پرچم
معامله گران برای به کارگیری الگوهای پرچم در روند معاملات خود، استراتژی های خاص خود را دارند و نمی توان به یک متد یکسان اشاره کرد. اما باید به این نکته توجه کنیم که برخی کارکردهای این الگو در زمینه تجارت، کاملا تعریف شده و بدون تغییر است که باید آنها را مورد بررسی قرار دهیم. در این فرآیند با سه موضوع اصلی سروکار داریم که شامل :
1- محل ورود
علیرغم اینکه مفهوم الگوی پرچم بر روی نمودار، ناشی از تداوم روند فعلی است اما باید در این مورد نیز جانب احتیاط را رعایت کنیم و تا وقوع یک شکست قیمت انتظار بکشیم. اگر غیر از این عمل کنیم، مبنای ریسک را انجام داده ایم. بنابراین باید توجه کنیم که مشابه معامله گران باتجربه عمل کنیم و پس از شکست قیمت و در بالای خطوط موازی اقدام به ورود کنیم. همین قضیه در نمودارهای نزولی نیز به صورت برعکس صادق است و باید پس از شکست قیمت و در پایین خط روند موازی وارد شویم.
2- دستور توقف حفاظتی
معمولا معامله گران از طریق الگوی پرچم، جهت عکس این الگو را به عنوان یک دستور توقف حفاظتی قلمداد می کنند. در واقع دستور حافظتی باید اندکی قبل تر از خط روند پایین و اندکی بعدتر از خط روند بالا قرار داده شود تا میزان احتیاط برای ورود به معاملات منطقی و بدون ریسک باشد.
3- کسب سود
از تفاوت میان پایین ترین قیمت میله پرچم و بالاترین نقطه در میله پرچم استفاده می شود تا در محل وقوع شکست قیمتی، معامله گر بتواند محدوده هدف سوددهی خود را تعیین کند. به طور مثال اگر این تفاوت در حدود 20 دلار باشد و شکست در محل 70 دلار رخ دهد، او انتظار سوددهی را تا محدوده 90 دلار خواهد داشت و این یک تصمیم منطقی و دارای سابقه در نمودار است.
معامله گران در بازارهای مالی، به دنبال حدکثر موفقیت در روند صعودی بازار هستند و در روندهای نزولی احتمالا حداقل به دنبال نجات سرمایه اولیه باشند. همین موضوع را در نظر بگیرید و بدانید که برای موفقیت، علاوه بر تمام الگوها و تحلیل ها مانند الگوی پرچم، باید کلیت بازار را نیز در نظر بگیرید و صحت نتیجه گیری از یک الگوی پرچم را در بستر یک بازار ایده آل بسنجید. زمانی می توان به نتایج اعتماد کرد که بستر مورد نظر سالم و به صورت طبیعی عمل کند. در غیر این صورت نباید به هیچ الگویی اعتماد کرد. بحث بعدی نیز همچنان در مورد آموزش و یادگیری در حوزه بازارهای مالی است. بدون آموزش هیچ تحرکی در این بازارها انجام ندهید که ویرانی بزرگی در پیش خواهید داشت.