حد سود واژه ای است که هر معامله گری در بازار های مالی، هنگام تعیین استراتژی خود می شوند؛ اما سوالی که با آن رو به رو می شود عبارت است از ” حد سود چیست؟ ». هر رشدی در هر کسب و کار و تجارتی، سقف و آستانه مشخصی دارد که آن مرحله عبارت است از نقطه ای که احتمالا با ورود به آن با تغییراتی در تحرکات و نوع روند روبرو خواهیم شد و باید مراقب این اتفاقات باشیم. تعیین این ناحیه و نقطه برای یک فردی که در این حوزه مشغول به کار است، بسیار حیاتی بوده و باید همراه با تحلیل ها و بررسی های دقیق باشد. این ها علاوه بر تجزیه و تحلیل های اساسی، بستگی به استراتژی های معاملاتی نیز دارد. این که فرد در چه حدی از سود، رضایت به تغییر روند دهد و نسبت به ذخیره آن اقدام کند، وابستگی نزدیکی با عوامل شخصیتی آن نیز دارد. در هر صورت آن چه که مهم است مقید بودن به حدود معین شده و قراردادی در استراتژی های معاملاتی است. گاه این نقاط از طریق تجربه های معاملاتی بدست می آید و گاه استراتژی های موفقی است که دیگران در موقعیت های مشابه با به کارگیری آنها، قادر به جلوگیری از زیان های بعدی بوده اند. در این مقاله به شکل کامل و جامع به بیان مفهوم حد سود خواهیم پرداخت و شما را با یک معامله هدفدار آشنا خواهیم ساخت.

حد سود چیست؟
در مورد “حد سود” باید به عنوان یک عبارت کلیدی در دنیای تجارت بحث کنیم. حد سود همان نقطه ای است که در آن، معامله گران تصمیم به خروج از فضای بازار می گیرند. این نقطه یا این بازه قیمتی را می توان با استفاده از دسته ای از تحلیل های معتبر شناسایی نموده و در موعد مقرر در مورد ان اقدام مناسب را اتخاذ نمود. این اقدام برای محدوده سود، قطعا مربوط به خروج از ناحیه مربوط است که منجر به ذخیره سود و جلوگیری از زیان های احتمالی است.
سود نهفته در خروج به موقع از بازار به اندازه سودی که در رشد بازار بدست می آید شیرین است و باید نسبت به تعیین این محدوده، بسیار دقیق باشیم. این دقت را از این جهت اشاره می کنیم که کنترل رسیدن به این محدوده گاه در تحلیل های صحت محل ورود به سهم گم می شود و سبب زیان های فراوانی می گردد. تلاش کنید تا نسبت به کنترل مداوم سهم و ارزیابی حرکت آن در محدوده سود حساس باشید و پس از ورود به سهم، بیشتر تمرکز خود را برای خروج به موقع از آن به کار ببندید. این محدوده و این نقطه به صورت قطعی و دایمی نیست و می تواند نسبت به شرایط دچار دگرگونی شود. به طور مثال در مواردی که کلیت بازار به صورت صعودی است و تحلیل های شما نشان از تداوم این روند دارد، می توانید محدوده را بالاتر ببرید و ریسک بیشتری را متحمل شوید و در دوران نزول بازار، این روند را بعکس کنید و نسبت به محدود ها و نقاط تعیین شده حساس باشید و حتما ان ها را اجرا کنید. این همان مفهوم سود شناور است که به نسبت شرایط بازار تغییر می کند و قابلیت های معامله گرن را در کسب سودهای بالاتر ارتقا می دهد. البته باید توجه داشته باشید که استفاده از مفهوم سود شناور، درصدی از ریسک را درون خود نهفته دارد که اگر شرایط بازار را خارج از تصورات خود دیدید، از سود شناور صرف نظر کرده و در محدوده سود عمل کنید.

تعیین اهداف در استراتژی معاملاتی
استراتژی های معاملاتی، همان راهبردهای موثر امتحان پس داده هستند که شما را در شرایط بغرنج بازار کمک می کنند. سوالاتی مانند اینکه چه زمانی به سهم ورود کنم و کی می توانم آن را فروخته و خارج شوم؟ اگر قبل از حصول هدف شرایط خوب بود چه کنم و اگر قبل از آن بد شد چه؟ اینجا باید چند هدفی کار کنید. اهداف را اولویت بندی کنید و در تحقق هر مرحله از آن، استراتژی های معاملاتی خود را مورد بررسی قرار دهید. به طور مثال اگر در فاز اول تحقق هدف خود هستید و کلیت بازار را صعودی می بینید، هدف دوم را در محدوده بعدی سود تعریف کنید و منتظر اتفاقات بعدی باشید و اگر کلیت بازار را در زمان حصول هدف نزولی ببینید، سعی کنید در سریعترین حالت نسبت به اقدام مناسب خیز بردارید. برای موفقیت باید میان زمان ورود و خروج خود متعادل باشید و هیچ گاه در مورد سود، بیش از حد مجاز، طمع نکنید.
برنامه ریزی و تعیین هدف نیز در همین راستا اهمیت دارد. یعنی این تفکر که نسبت به شرایط بازار تصمیم گیری خواهیم کرد بسیار زیان ده بوده و شما را از دایره معامله گران خبره خارج می کند. شما باید قبل از خرید یک سهم آن را مورد بررسی قرار دهید و محدود های ورود به آن و خروج از آن را به طور کامل مشخص کنید. همچنین در روند سوددهی چنین سهمی، به میزان رشد مورد انتظاری که تعیین شده است وفادار بمانید و انتظار خود از آن را زیاد بالا نبرید. در صورتی که بخواهید درجه ای از ریسک را وارد کار کنید، چند هدفی کار کنید ریسک را در محدوده ای مختلف پخش کنید تا از اثرات بزرگ آن در امان باشید. این بهترین نوع استراتژی برای سود در بازار سرمایه است.
تعیین محدوده سودآوری
شناسایی و تعییین یک محدوده برای سود توسط معامله گر، علاوه بر تاثیر ریاضی آن بر سودآوری، سبب حرکت منطقی او در تجارت می شود. این منطق بر پایه تحلیل های پیشین است و مانع از هیجانات مخرب در روند معامله می شود. همین ممانعت از عبور از خط قرمز سبب می شود نتوان یک متد ثابت و همیشگی را برای تعیین حد سود مشخص کرد. همه چیز را باید بر طبق روند بازار مشخص کرد و آنچه تعیین کننده است، نتایج و داده های تحلیل بازار است. این داده ها را در ویژگی های شخصیتی منحصربفرد خود در تجارت ضرب کنید و خروجی را به کار بگیرید. شخصیت شما در تحمل ریسک و رضایت به حدود سودآوری می تواند بسیار تعیین کننده باشد. بنابراین باید فاکتورهای ین چنینی را در نظر بگیرید و به مرور زمان در معاملات گوناگون، چارچوب های اقتصادی و روانی را برای خود ترسیم کنید.

حرکت افراد به سمت سرمایه گذاری در بازارهای سهام، برای کسب سود در مقابل تصمیمات درست است. این یک محک بزرگ برای افرادی است که به شم اقتصادی خود در زمینه های مالی می نازند. گاه یک موفقیت بزرگ سبب توسعه معیارها و بزرگ شدن محدوده های ریسک می شود و نهایتا نقطه سود شما را در معاملات بالا می کشد. همچنین یک شکست غیرمنتظره می تواند این محدوده سود را برای تان بسیار پایین آورد. اما باید توجه داشته باشید که این محدوده ها و نقاط همگی به صورت ذهنی هستند و زیاد نمی توان ریاضی وار معین کرد. مگر اینکه شما خود را کاملا مقید به ریاضی کنید و به اعداد وفادار باشید. نسبت به متدها و راهبردهای معاملاتی خود، این محدود ها را تعریف کنید و سعی کنید کل ریسک پذیری شما نیز در همان محدوده شناور باشد. همچنین در صورت تخطی از این خطوط، مسئولیت اقدامات خود را بپذیرید و برای دفعات بعدی پایبند این تجربیات باشید و آنها را فراموش نکنید. همچنین تمرکز خود را میان ورود و خرو تقسیم کنید و هیچ کدام را فراموش نکنید. این یک رقابت تمام عیار است که شما باید در نقطه مناسب و قیمت بهینه وارد شوید و قبل از اولین زیان از آن خارج شوید. مهم تحقق اهدافی است که با اولویت بندی در ابتدای ورود مشخص کرده اید. تعهد به اهداف داشته باشید.
شما میتوانید برای ورود به بازار کریپتو کارنسی ها ، از صرافی های مربوط به کریپتو کارنسی مناسب ایرانیان استفاده کنید.